رفتن به پارک
عزیزترینم امشب همراه رفیق فابریکت و عمه و عمو محسن رفتیم پارک و حسابی خوش گذشت . مخصوصا به سینا و آقا پرهام با اینکه هوا خیلی سرد بود با وجود شما 2 تا وروجک ما گرم گرم بودیم. در ضمن پسرم 13 به در امسال قرار بود همراه عمو امید و مامان جون و عمه بریم بیرون اما بارون خیلی شدید مانع از رفتنمون شد. و ما تصمیم گرفتیم 13 به در بریم خونه ی عمو امید و حسابی بهمون خوش گذشت. مهربونم، نازنینم، بهترینم. عشقم، امیدم، ج...
نویسنده :
مامان عاشقت
0:00